معرفی کتاب ژرفای زن بودن

۲۰ بهمن ۱۳۹۹ زمان مطالعه:۵ دقیقه

 
این امر باعث این سوال در زن می شود که چرا با وجود تمام آن موفقیت ها او خوشحال نیست. اگر قبل از پاسخ به پرسش های در خصوص زنانگی از دست آن ها خلاص بشویم از دست خودمان هم خلاص شده ایم. ابتدا باید دانست درون هر فردی یک بخش زنانه (آنیما) و یک بخش مردانه (آنیموس) وجود دارد. خلا عمیقی که در فرهنگ جامعه تحت عنوان اینکه خواسته ها و آمال آرزو زنان به اندازه مردان محکم نیست، وجود دارد …که زنان با رشد درونی می توانند آن را حل کنند. که این امر با حفظ تعادل و صبر بسیار امکان پذیر است ..زنان در سفر معنوی برای یافتن جایگاه خود نباید به موفقیت های دوره ای به عنوان پایان راه نگاه کنند بلکه باید آن را بخشی از کل مسیر بدانند.
مراحل سفر:
ابتدا جدایی از زنانگی
در جامعه ای که تفکر مردان حاکم است و خوب و بد از نظر آن ها مطرح شده است زنان از چشم مردان به خود نگاه می کنند و به دنبال ویژگی هایی هستند که از نظر مردان مطلوب اند بنا بر این به دنبال کسب تحسین از آن ها هستند.
هر چه مادران بیشتر در چارچوب نقش های محدود کننده جنسیتی باشند دختران آن ها برای رسیدن به موفقیت میخواهد از آنها جدا شوند ..که این یعنی جدا شدن از وجودی که همزاد آنهاست و اگر دختری نتواند تایید مادر را داشته باشد به سراغ فرهنگ مردسالانه میرود و در پی تایید گرفتن از پدر خود است که بعد از مدتی این ارزش های زنانه را مورد سوال قرار می دهد ..تمام معیار های فرهنگ مرد سالارانه را مردان تدوین کرده اند وقتی زنی میخواهد احساس استقلال و آزادی داشته باشد متوجه می شود که در برابر این معیار ها از هوش، زکاوت و استقلال کمتری برخوردار است.
یعنی این معیار های فرهنگ مرد سالارانه است که اینگونه به زن ها تلقین میکند که آن طور که باید خوب نیستند. زنی که تایید پدر خود را در هر زمینه ای داشته باشد این اعتماد را به دست خواهد آورد که نزد جامعه نیز پذیرفته خواهد شد . وقتی پدر در زندگی زن غایب باشد و یا آنطور که باید او را مورد تایید، قرار ندهد همان اندازه که نقد های صریح و منفی میت وانند تاثیر مخرب داشته باشند، تاثیر بدی خواهد داشت زنانی که در زندگی بیشتر در نقش مردانگی خود فرو می روند احساس و آتش دورن زنانگی خود را تا حد زیادی خاموش می کنند و این دوری از خویشتن سسب تشویش و نداشتن آرامش در آنها خواهد شد.
از طرف خانواده و اجتماع انتظار میرود که زنان صورت وابسته و حمایت شونده خود را حفظ کنند ..وقتی زنی وابستگی مادر خود در زندگی را می بیند در صدد این بر می آیند که برای داشتن استقلال از هر مردی خودکفا تر باشد و این امر باعث می شود تا حد فرسودگی از خود کار بکشند و نتوانند نه بگویید اما تا زمانی که زن قبول نکند که تمام این تلاش ها در خصوص راضی کردن شخصیت مرد درونی بود مسئله را حل نکرده است.
تا زمانی که زن محدودیت های بشری خود رانپذیر و نتواند خود را همانطور که هست دوست داشته باشد و قبول نکند که همان طور که هست کافی و خوب به نظر می رسد نمیتواند به ابر زن (( زنی که هم اداره کامل خانه را بر عهده دارد هم بیرون خانه مشغول به کار است)) نه بگوید اما اگر توانست این کار را بکند به یکی از گنج های سفر زنانگی دست پیدا کرده است. در مقابل نه گفتن بحث راحت طلبی و انفعال را به دنبال خوهد داشت ..زنان باید یاد بگیرند در مقابل مسائلی که به خواست آن ها نیست نه بگویند حتی اگر این حس که تایید دیگران را از دست می دهند آن ها را اذیت کند ..زنان فقط باید یاد بگیرند که باشند.
((دختران در فرهنگ ضد زنی که مردان بیشترین قدرت سیاسی اجتماعی را دارند بالغ می شوند، از دختران این انتظار میرود بخش هایی از وجود خود را که از منظر ما مردانه است در محراب مقبولیت اجتماعی قربانی کنند و روح خود را آنقدر جمع کنند تا کوچک شود))
مردان برای یافت خویشتن نیاز به کار و بالارفتن و پیشرفت کردن در زمینه های اقتصادی اجتماعی و… دارند در صورتی که زنان برای یافتن خود درونی و روح خویش نیاز به رفتن در اعماق وجودی خود را دارند یعنی باید یک رابطه عمیق با روح خود در اعماق خود برقرار کنند و هرچه بیشتر از مردانگی خود فاصله بگیرند بیشتر طالب زنانگی می شوند یعنی این هبوط زمانی اتفاق می افتد که زن از مردانگی درون فاصله بگیرد.
از قدیم به زن ها برچسب هیستیریک زده اند بدین معنی که آن ها احساسات خود را شمال خشم علاقه و… با شدت زیاد بیان می کنند و زن این احساس را خواهد داشت که احساسات او امن نیست بنابراین آن ها را در خود از بین می برد ..اما این احساسات از بین نخواهند رفت و در درون او خواهند ماند تا زمانی که زن مردانگی خود را کنار بگذارد و خود واقعیش را بپذیرد. اما مردانگی یک کهن الگو در دردن هر زن مردی است که یک نیروی خلاق است و اگر به طور مثبت از آن بهره وری شود می تواند زن را در رسیدن به خواسته هایش یاری کند.
نویسنده: مورین مرداک
ترجمه: سیمین موحد


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code