فهرست مطلب
اگر شما لکههای تاریکی را در زندگیتان ببینید، گپ زدن با یک فرد بدبخت میتواند گوشههای سفید زندگیتان را هم سیاه کند. اگر میانهای با بدبینی نداشته باشید، بودن در کنار این آدمها میتواند آزار دهنده باشد.
هیچ چیز در زندگیاش خوب پیش نمیرود. در همین روز، با وجود همین نسیم ملایم و خنکی که میوزد، هیچ گوشهای از زندگیاش را زیبا نمیبیند. برای یک آدم همیشه بدبخت، آفتاب ملایم صبح بهار، بیش از آنکه فکر میکنید گرم و آزار دهنده است. بد نیست راهنمای این مقاله از مجله اینترنتی نیازمندیهای همشهری را بخوانید تا با خطرهای همنشینی با بدبختها آشنا شوید و اینکه چطور باید با آنها برخورد کرد.
ربطی به شما ندارد
آدمهای شاکی، همیشه و از همه چیز شکایت میکنند. فرقی ندارد که این آدمها در چه موقعیت و در کنار چه کسانی قرار دارند. آنها وقتی سر سفرهی شما نشستهاند، از غذایی که پختهاید، شکایت می کنند و وقتی سرکار هستند از رفتار رئیسشان شاکی هستند. اگر با چنین آدمهایی برخورد کردید، فکر نکنید که شما مسئول ناراحتیشان هستید. باید بپذیرید که آنها در هر زمان و هر مکان، آماده شکایت کردن و غرولند کردن هستند.
وارد بازی نشوید
حاال که فهمیدید شما باعث و بانی شکایت کردنهایشان نیستید، وقت آن است که یک گوشتان را در و یک گوشتان را دروازه کنید. وقتی با بدبینها رو به رو میشوید، نباید خودتان را گرفتار بازی آنها کنید. اگر یک فرد بدبین میگوید که امروز سختترین روز زندگیاش بوده، مطمئن باشید که فردا و فرداهای دیگر هم حرف مشابهی را تحویلتان میدهد. پس با شنیدن حرف ناامیدکننده و بدبینانهاش، در زندگیتان برای پیدا کردن نقاط تاریک کندوکاو نکنید. سکوت کردن، یکی از بهترین واکنشهایی است که میتوانید به بدبینها نشان بدهید.
همدل باشید
درست است که نباید وارد بازی بدبینها شوید و حرفتان را با آنها یکی کنید، اما میتوانید با آرامش و همدلی به حرفشان گوش کنید و با تنها گذاشتنشان دلیل دیگری به دلایل بدبخت بودنشان اضافه نکنید. گاهی همین همراهی سادهی شما، میتواند آنها را از گیر افتادن در یک روز سخت و آزاردهندهی دیگر نجات دهد. پس اگر نمیتوانید به آنها زندگی بهتری هدیه کنید، لااقل با گوش کردن به حرفهایشان و قضاوت نکردنشان حال این بدبینها را بهتر کنید. مراقب باشید که از زبانتان طعنهای بیرون نیاید و آنها را به سیاه بین بودن متهم نکنید. هیچکس به اندازهی یک بدبین، از قضاوت شدن فراری نیست.
پنجرهی جدیدی باز کنید
شاید نصیحتهای خوش بینانهی شما به خرج بدبینها نرود، اما شما میتوانید با راههای دیگری، دریچههای تازهای را در زندگیشان باز کنید. مثلا میتوانید وقتی که با آنها قدم میزنید، به نکتههای مثبتی که آنها هرگز نمیبینند، توجه کنید و آنها را به زبان بیاورید. مطمئن باشید یک بدبین شاخهی پر از شکوفهای را که تازه روی درخت خودنمایی میکند، نمیبیند و حواسش نیست که پشت پنجرهی بالای سرش، چه گلدان زیبایی گذاشته شده. یک بدبین یادش میرود از نسیم خنکی که آلودگی هوا را با خودش میبرد، لذت ببرد و کمتر پیش میآید که بازی بچهها در پارک را تماشا کند و از شادیهایشان شاد شود. شما به عنوان کسی که مجبور به بودن در کنار یک بدبین هستید، میتوانید تمام این شادیهای کوچک را با صدای بلند با او در میان بگذارید.
صادق باشید
اگر بدبین بغل دستیتان میگوید همسرش یک بیعقل به تمام معناست و همه مردها مثل هم هستند، دلیلی ندارد برای کم کردن فشاری که احساس میکند، از همسرتان شکایت کنید و بگویید از ازدواجتان متأسفید. شما باید با او روراست باشید و بگویید شاید حرفی که میزند، حاصل فشاری است که تحمل میکند و اگر به زندگی مشترکش سروسامانی بدهد، دیگر چنین قضاوتی نخواهد کرد. بد نیست در مقابل بدبینها از ویژگیهای مثبت آدمهای اطرافتان صحبت کنید. مطمئن باشید آدمهای اطراف بدبینها هم از ویژگیهای مثبت خالی نیستند و اگر آنها چشمهایشان را باز کنند و سپر دفاعی شان را کنار بگذارند، چشمشان روی این نقاط مثبت باز میشود.
فاصلهتان را حفظ کنید
درست است که شما با گوش کردن به حرفهای فرد بدبینی که سر درددلش باز شده، میتوانید به او کمک کنید؛ اما یادتان باشد که شما ناجی زندگی هیچکس نیستید. به خاطر بهتر کردن زندگی یک بدبین، لازم نیست چند ساعت از روزتان را وقف گوش کردن به حرفهایش کنید. بهترین خدمتی که به خودتان میتوانید بکنید، حفظ فاصلهتان با این آدمهاست. اگر با بدبینها زیاد صمیمی شوید، بعید نیست که خیلی زود خودتان هم به یکی از آنها تبدیل شوید؛ چرا که از نظر محققان، بدبینی و افسردگی واگیردار اســت و از دیگران به شما منتقل میشود.
روی نکات مثبت تأکید کنید
بدبینها نه تنها نگاه مثبتی به آدمهای اطرافشان ندارند، بلکه نسبت به خودشان هم دید خوبی ندارند و هیچ وقت تواناییهایشان را نمیپذیرند و فرصتهای پیش رویشان را نمیبینند. برای نجات آنها از این زندگی سخت، میتوانید روی ویژگیهای مثبتشان تأکید کنید و به آنها یادآوری کنید که هنوز راههای بهتری هم برای زندگی کردن وجود دارد. به یادشان بیاورید که در همین زندگی فعلیشان بهاندازه کافی دلیل برای شاد بودن وجود دارد.
پازل را درست بچینید
تا جایی که میتوانید، بدبینها را در موقعیتی که نگاه منفیشان را نسبت به خودشان تقویت میکند، قرار ندهید. اگر میدانید که یک بدبین، چه نقطه ضعفهایی دارد، با بیتوجهی او را در موقعیتی که ضعفهایش را به رخش میکشد، قرار ندهید. این آدمها همیشه آماده ناامید شدن و سیاه بینی هستند. اگر مراقب کارهایی که به آنها میسپارید، نباشید، میتوانید به راحتی از زندگی خاکستریای که برای خودشان ساختهاند، یک زندگی سیاه بسازید.
از خودتان زیاد انتظار نداشته باشید
همهی ما گاهی رگههایی از بدبینی را در نگاه و تفکراتمان نشان میدهیم. وقتی بدبینی از حدی بالاتر میرود، احتمال اینکه فرد به افسردگی یا دیگر اختلالت روانی دچار باشد هم بیشتر میشود. پس تصور نکنید اگر همهی نکات گفته شده را رعایت کنید، میتوانید بدبینهای دوروبرتان را خوشبین و شاد کنید. گاهی آدمها به کمکهای یک متخصص حرفهای نیاز دارند. اگر دیرتر از آنچه باید، این کار را بکنند، مسیر درمان و بهبود شرایطشان را طولانیتر میکنند. پس به جای اینکه همه مسئولیت تغییر نگاه آنها را به عهده بگیرید، در این مورد از یک روانشناس کمک بگیرید.
شاید علاوه بر حضور در جلسات مشاوره، فرد بدبینی که در کنارتان زندگی میکند، نیاز به دارو درمانی و مراجعه به روانپزشک داشته باشد. بنابراین تصور نکنید اشتباهات تربیتیای که والدینش مرتکب شدهاند یا سختیهایی که در زندگیاش اتفاق افتاده، دلیل داشتن چنین باورهایی است. بدبینی گاهی نتیجهی ابتلا به برخی اختلالات روانی است. اما ممکن است فرد از بیماریاش بیخبر باشد یا آن را انکار کند، پس به او کمک کنید تا مراحل درست درمان را طی کند.