فهرست مطلب
اسکیزوفرنی، نام بیماریای است که حتما یکبار به گوش همه شام خورده؛ حتی اگر ندانید که چه بیماری است و چه علائمی دارد.
توهم، واژهای که خیلی از ما گاهی به عنوان یک اصطلاح از آن استفاده میکنیم و میگوییم فلانی توهم دارد. اغلب ما این واژه را در معنای استعاریاش استفاده میکنیم و وقتی میگوییم فلانی توهم دارد منظورمان این نیست که دقیقاً طرف مقابل دارای توهم است ولی باید بدانید، هستند افرادی که به خاطر ابتلا به یک بیماری واقعاً دچار حس توهماند و از آن رنج میبرند. متأسفانه این بیماری بیشتر گریبان جوانان را میگیرد. طوری که اواخر دوره نوجوانی تا اوایل دوران بلوغ بازه زمانی است که افراد به آن بیشتر مبتلا میشوند به همین دلیل هم گاهی به آن نام «جنون جوانی» را میدهند.
متأسفانه تعداد بسیار زیادی از مبتلایان به این بیماری به دلیل عدم آگاهی و ترس اجتماعی، بیماری خود را مطرح نمیکنند و به دنبال درمان و پیگیری بیماری خود نیستند آنها معمولا در پنهان کردن بیماری خود دارند و تا سالها با آن زندگی میکنند. در این مقاله از مجله اینترنتی نیازمندیهای همشهری ابتدا به تاریخچه این بیماری اشاره کردهایم سپس درباره علائم، دلایل و نشانههای آن توضیح داده ایم.
سابقه تاریخی اسکیزوفرنی
در طول تاریخ همواره توصیفاتی درباره این بیماری با نامهای مختلف وجود داشته است. مثلا پزشکان یونان باستان هذیانهای خود بزرگ بینی، پارانویان و تباهی کارکردهای شناختی و شخصیت را در نوشتههای خود توصیف کردهاند. این اختلال روانی پیش از اینکه اسکیزوفرنی نامیده شود، «دمانس پره کوزه یا دمانس» زودرس نامیده میشد. این اصطلاح را بندیکت مورل، روانپزشک فرانسوی در قرن ۱۸ استفاده کرد. معنی آن هم یعنی بیماران تباهی یافتهای که از دوران نوجوانی به این بیماری مبتلا شدهاند. در زبان یونانی، اسکیزو به معنی از هم گسستن و دونیمه شدن و فرنی هم به معنای فقر است.
تا قبل از قرن نوزدهم اسکیزوفرنی به عنوان یک اختلال طبی که قابل درمان باشد شناخته نمیشد تا اینکه افرادی چون امیل کرپلین و اویگن بلویلر شروع به مطالعه این اختلال طبی کردند. کرپلین اصطلاح «دیمنشیا پری کاکس» را استفاده کرد که معنی آن به زود آغاز بودن این اختلال و سیر درازمدت و روبه تباهی این بیماری دلالت میکند؛ اما اولین کسی که واژه امروزی این بیماری یعنی اسکیزوفرنی را استفاده کرد، اویگن بلویربود.
به عقیده او بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی دچار از هم گسیختگی میان فکر، احساس و رفتار خود هستند به عقیده بلویربرخالف نظر کرپلین سیر تباهکننده نخواهد و مورل اسکیزوفرنی الزاما داشت. بلویر معتقد بود بیماران اسکیزوفرنی ۴ علامت اصلی دارند: اختلال تداعی، اختلال در حالت عاطفی، درخودماندگی و بهت و دودلی. البته یک بیمار اسکیزوفرنیایی ممکن است یکسری علائم فرعی مثل توهم و هذیان گویی هم داشته باشد.
اسکیزوفرنی چیست؟
اسکیزوفرنی نوعی اختلال روان پریشی همراه با اختلالاتی در تفکر، خلق و رفتار است. اختلال تفکر در این بیماری گاهی به صورت تحریف واقعیت، هذیان و توهم همراه است. اختلال خلق هم شامل دودلی، پاسخهای عاطفی نامناسب و امثال اینها میشود اما اختلال رفتار ممکن است به صورت انزوا، بیتفاوتی و اسکیزوفرنی از یا رفتارهای عجیب و غریب باشد. عموما اواخر نوجوانی و اوایل سنین ۲۰ سالگی شروع میشود بیشتر از مردان است سن شروع اختلال در زنان معمولا هر چند اتفاقاتی چون ضربههای هیجانی، مصرف دارو، مصرف مواد مخدر و ضربههای عاطفی مثل جدایی میتواند سن ابتلا به این بیماری را جلوتر بیندازد.
به طور کلی سن ابتلا به بیماری اسکیزوفرنی بین ۱۵ تا ۳۵ سالگی است. بیماری اسکیزوفرنی شامل یکسری علائم کلی است که این علائم عبارتاند از: میزان عملکرد بیمار کاهش مییابد، فرد دچار هذیان گویی و توهم یا به بیان دیگر فکر کردن او غیر غیرطبیعی میشود، توهمات دیداری، بویایی و بیش از همه شنیداری پیدا میکند یعنی دائما صداهایی را میشنود یا افرادی را میبیند که وجود خارجی ندارند، ناکفایتی و بی ارادگی، عملکرد اجتماعی را مختل کرده و فرد دچار انزوا و کناره گیری اجتماعی میشود، رفتار روانی- حرکتی فرد مبتلا به اسکیزوفرنی مختل میشود طوریکه ممکن است فرد گاهی شکلکهای عجیب و غریب از خودش دربیاورد. همچنین پردازش اطالعات ذهنی مختل میشود.
اگر نوجوانی دچار چنین فردی معمولا افت تحصیلی، انزوا و ترک دوستان و در مرحله بعد دچار توهم و دشمن پنداری دیگران شد باید خیلی زود به مراکز درمانی مراجعه و سیر درمانی او را آغاز کنید. متأسفانه بیش از ۵۰ درصد از مبتلایان به بیماری اسکیزوفرنی دست به خودکشی میزنند.
آیا این بیماری قابل درمان است؟
برای بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی دو روش درمانی وجود دارد؛ اول اینکه به وسیله دارو بیماری خود را درمان کنند که اغلب افراد این روش را انتخاب میکنند و در کشور ما هم این روش رایج است، اما روش دوم، روش درمانهای روانی – اجتماعی است. اگرچه این روش درمانی به نسبت درمانهای داروهایی کارامدتر است ولی کمتر مورد استفاده قرار میگیرد. اغلب مبتلایان به اسکیزوفرنی از ترس انگ خوردن اجتماعی و تغییر دیدگاه نسبت به خودشان معمولا بیماری خود را مطرح نمیکنند. روش درمانهای روانی و اجتماعی خود شامل رفتاردرمانی، گروه درمانی، خانواده درمانی، روان درمانی حمایتی، آموزش مهارتهای اجتماعی و مدیریت موردی میشود. به عنوان نمونه در مدیریت موردی به بیماران کمک میشود تا برای خود شغل، مسکن و منابع مالی تهیه کنند.
علت ابتلا به اسکیزوفرنی چیست؟
هنوز هیچ دلیل قطعی برای ابتلا به این بیماری وجود ندارد که بتوان گفت یک نفر به این دلیل مبتلا به اسکیزوفرنی میشود. ولی اصلیترین و رایجترین علت ابتلا به این بیماری ژنتیک است. افرادی که سابقه خانوادگی در ابتلا به این بیماری دارند خیلی زودتر دچار اسکیزوفرنی میشوند.طوری که اگر پدر و مادری اسکیزوفرنی داشته باشند به احتمال ۴۰ درصد فرزند آنها هم دچار این بیماری میشود.
اگر یکی از والدین آنها به این بیماری دچار باشند بازهم ۱۲ درصد احتمال وجود دارد که فرد به این بیماری مبتلا شود. این درصد شامل خواهر و برادر هم میشود. به این معنا که اگر فردی دارای خواهر یا برادر اسکیزوفرنیایی باشد به احتمال ۱۲ درصد به اسکیزوفرنی مبتلا میشود. علاوه بر ژنتیک، عوامل محیط زیستی مثل محیط زندگی، مصرف مواد مخدر و عوامل استرسزای قبل از تولد نیز در ابتلا به این بیماری مؤثرند. به بیان دیگر شرایط محیطی می تواند زمینه ابتلا به این بیماری را در فردی که دارای سابقه ژنتیکی این بیماری است، تشدید کند.
بیمار اسکیزوفرن خطرناک نیست
یکی از مشکلات بیماران مبتلا به این اختلال، زدن برچسب و انگ بیمار روانی به آنهاست. این برچسبها اغلب موجب میشود که افراد به انزوا و دوری از جامعه پناه ببرند. بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی جزو دسته بیمارانی هستند که خطری برای بقیه ایجاد نمیکنند. این بیماران برخلاف خیلی از بیماران حوزه روان که اعملا خشن دارند، رفتار همراه با خشونت ندارند. البته اگر آنها به مواد مخدر و مشروبات الکلی پناه ببرند امکان اینکه دچار خشونت شوند، وجود دارد.
بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی میتوانند نقش مهمی در انجام موفقیت آمیز اقدامات درمانی خود داشته باشند. زمانی که آنان با حقایق لازم درباره بیماری خود آشنا شوند، بهتر میتوانند تصمیمگیریهای خردمندانه در زمینه مراقبت از خویش داشته باشند. اگر به آنان نشانههای عود بیماری به خوبی آموزش داده شود، بیماران میتوانند از عود بیماری پیشگیری کنند. بیش از هر چیزی لازم است که به بیمار کمک کنیم تا بیماری خود را بپذیرد.