هیچ کس چاقی را انتخاب نمی کند. هیچ کس ورشکست شدن را انتخاب نمی کند. هیچ کس تصمیم نمی گیرد که ازدواجش منجر به طلاق شود. این ها نتیجه یک تصمیم واحد در یک لحظه نیست. آن ها نتایج یک سری انتخاب های کوچک ضعیف در طول سال ها یا دهه ها هستند. شما اضافه وزن ندارید زیرا یک انتخاب اشتباه انجام داده اید و در بوفه همه چیزهایی که می توانید بخورید دو برابر بستنی به ارزش وزن بدن خود خوردید. اضافه وزن به دلیل انتخاب کوچکی است که به مدت یک دهه هر شب برای خوردن یک پیمانه بستنی به جای یک تکه میوه انتخاب کردید.
یک همبرگر در یک شب پنجشنبه کار چندان مهمی به نظر نمی رسد. و بعنوان یک بار مصرف احتمالاً اینطور نیست. اما هرگز یکبار مصرف نمی شود … وقتی این امر به عنوان عادت هفتگی ریشه می گیرد ، شما شروع به جمع آوری وزن و چربی ها می کنید.
اتفاقات بزرگی که برای ما رخ می دهد ( اخراج شدن، بستری شدن در بیمارستان ) هرگز تصمیمی نیست، بلکه نتیجه ترکیب همه گزینه های کوچکی است که شما انجام داده اید. شما نمی توانید درباره چیزهای بزرگ تصمیم بگیرید، فقط باید درباره چیزهای کوچک روزمره تصمیم بگیرید. وقتی این انتخاب های کوچک روزانه به یک اتفاق بزرگ تبدیل شدند، دیگر گزینه دیگری ندارید.
موارد خوب زندگی نیز همین است. دستمزد پرداختی، شکم های شکاف زده، رابطه عالی، این ها هم نتیجه انتخاب های کوچکی است که هر روز انجام می دهید. شما درباره چیز های بزرگ تصمیم نمی گیرید، بلکه درباره چیز های کوچک تصمیم می گیرید.
“اثر مرکب” اصل کسب پاداش های کلان از مجموعه ای از انتخاب های کوچک و هوشمند است. برای بهتر شدن اوضاع، باید یک سری مراحل کوچک (اما تکراری) بردارید. شما باید در طول زمان به طور مداوم، بی وقفه و به طور مکرر بر روی پیشرفت تمرکز کنید.
این به معنای ترسیم یک مسیر است و سپس به آن می چسبید. تونی رابینز می گوید: “ اگر فقط چند میلی متر از مسیر منحرف شوید، در مدت زمان کوتاهی ممکن است متوجه تغییر مسیر خود نشوید. با گذشت زمان از سال ها تا دهه ها، یک تصمیم ظاهراً بی نتیجه ممکن است منجر به یک اشتباه محاسباتی بزرگ شود”.
“اثر مرکب” را می توان در انتخاب های ما خلاصه کرد. زندگی ما انباشته ای از انتخاب هایی است که انجام می دهیم. آنها می توانند ما را به اهداف ما برسانند یا ما را به مدار کهکشان های بسیار دور برسانند. این شما هستید که باید انتخاب درستی انجام دهید که منجر به عادت های صحیحی شود که شما را در مسیر درست رسیدن به اهداف خود قرار دهد.
تنها چیزی که از انتخاب بد بدتر است ، عدم انتخاب است. اگر انتخاب نکنید ، پس انتخاب کرده اید که گیرنده منفعل هر آنچه به سرتان می آید باشد. هدایت اسب خود به یک مسیر اشتباه به اندازه کافی بد است، اما کنار گذاشتن افسار و کشیده شدن توسط یک اسب لال بسیار بدتر است. اگر در مورد چگونگی زندگی خود هدفی ندارید ، قدرت را به دست شخص دیگری می دهید که ممکن است منافع شما را در ذهن نداشته باشند. اگر خودتان انتخاب نکنید که خوب کار کنید ، شخص دیگری انتخاب می کند که شما عملکرد خوبی نداشته باشید.
نویسنده: دارن هاردی
ترجمه: لطیف احمد پور، میلاد حیدری