فهرست مطلب
احتمالا تا به حال شما هم عنوان تست شخصیت شناسی mbti به گوشتان خورده است یا در مواجهه با کارفرما و در جلسات مصاحبه، از شما درباره آن سوال کردهاند. این تست همانطور که از عنوانش برمیآید، برای شناخت شخصیت خودمان و دیگران برای تعامل بهتر و سازندهتر است.
اگر کارفرمایی در تلاش است تا شما این آزمون شخصیت شناسی را انجام دهید تا متوجه نتیجه آن شود، برای این است که بتواند از تواناییهای شما متناسب با نوع شخصیت و اولویتهای درونیتان بهره ببرد. برای مثال اگر شما شخص درونگرا و اهل خلوت و خلوتگزینی هستید، شاید شغلهای مرتبط با روابط عمومی، بازاریابی و… خیلی برای شما مناسب نباشد و از آن احساس لذت نکنید. انجام تستهای شخصیت شناسی به شما و افراد مرتبط با شما کمک میکند تا با شناخت بیشتری از تواناییها و استعدادهای همدیگر بهره ببرید.
ما در این مقاله قصد داریم درباره یکی از پرکاربردترین و پراستفادهترین تستهای شخصیتشناسی که اغلب در بازار کار از آن استفاده میشود، یعنی آزمون mbti و جرئیات و نتایج آن صحبت کنیم. اگر هنوز این تست را انجام ندادهاید، خواندن این مقاله برای شما جالبتوجه خواهد بود. اگر هم این تست را انجام دادهاید، به جزئیات بیشتری درباره آن پی میبرید.
تست MBTI یا شخصیت شناسی بریگز چیست؟
تست شخصیتشناسی MBTI در سال ۱۹۶۰ توسط ایزابل بریگز مایرز و مادرش (کاترین بریگز) طراحی شد و از آن زمان بارها مورد استفاده قرار گرفت تا به یکی از پرکاربردترین تستهای خودشناسی تبدیل شود. این تست ساختاری بر مبنای پرسش و پاسخ دارد که شامل ۹۳ سوال میشود. نتیجه این تست به ما اطلاعاتی درخور توجه درباره نوع شخصیت، توانمندیها، نقاط ضعف و قدرت خودمان و دیگران میدهد که آگاهی از آنها میتواند ما را در ادامه مسیر زندگی یاری کند. ایزابل بریگز مایزر و مادرش این تست شخصیت شناسی را بر اساس نظریههای شخصیت شناسی کارل گوستاو یونگ و همچنین مشاهدات تجربی خود طراحی و تدوین کردهاند.
یونگ، این روانشناس سوئیسی، طبق مشاهدات، آموختهها و نتایج نظری خود، هشت الگوی رفتاری انسان را معرفی کرد. مایزر و مادرش نیز این الگوها را کمی بسط و توسعه دادند و در نهایت از نتایج آن برای طراح تست شخصیت شناسی بهره گرفتند. بر اساس این تست طراحیشده، شخصیت افراد با توجه به چهار معیار اصلی که یونگ آنها را معرفی کرده، مورد بررسی قرار میگیرد. این معیارها عبارتاند از:
• برون گرا (E) یا درون گرا (I) بودن
• شهودی (N) یا حسی (S) بودن
• ادراکی (P) یا قضاوتی (J) بودن
• احساسی (F)یا منطقی (T) بودن
هدف از تست خودشناسی MBTI این است که افراد، ویژگیهای درونی خود همچون علاقهمندیها، ناخشنودیها، نقاط قوت، ضعف و… را بهخوبی بشناسند تا اولویتهای شغلیشان را متناسب با آن دنبال کنند.
معیارهای هشتگانه به چه معنایی هستند؟
برون گرا بودن:
طبق دستهبندی یونگ این اصطلاح برای توصیف چگونگی تعامل و رفتار فرد با دیگران و جهان بیرونی او کاربرد دارد. بر مبنای دستهبندی یونگ افراد برونگرا (Extraverts) اهل واکنش، عمل و تعامل هستند. آنها از تعاملات اجتماعی مداوم با افراد مختلف لذت میبرند و از صرف وقت با بقیه انرژی میگیرند. بر اساس چنین ویژگیای، آنها ترجیح میدهند در گروههای شغلی بزرگتر و در تعامل با دیگران کار کنند. کارهای تکنفره، حاشیهای و بدون تعامل با دیگران، آنها را دلسرد و کسل میکند.
درون گرا بودن:
افراد درونگرا (Introverts)اهل تفکر و تعمق هستند. این دسته از افراد اهل تعاملات اجتماعی زیاد و مراودههای بیشمار نیستند. آنها تعاملات اجتماعی عمیق و محدود را ترجیح میدهند و تمام انرژیشان را از تنهابودن میگیرند. افراد درون گرا بهترین گزینه برای به پایان رساندن پروژههای تک نفره هستند تا به دور از هیاهو و تعامل با دیگران، وقتشان را صرف به ثمر رساندن پروژه یا کار موظفیشان کنند.
شهودی بودن:
فکر کردن درباره موضوعات انتزاعی؛ این چیزی است که افراد شهودی از آن لذت میبرند. آنها زیاد برای واقعیتها اعتباری قائل نیستند و عموما درباره آینده و احتمالات به تفکر میپردازند. «الهام» برخلاف واقعیت نقش پررنگی در زندگی افراد شهودی دارد و برای تصمیمگیری و انجام کارهایشان، عموما به آن چیزی که به آنها الهام میشود، بسنده میکنند. اگر آنها با آگهی یک موقعیت شغلی مواجه شوند، عموما به سراغ خواندن شرح وظایف (واقعیت موجود) نمیروند. آنها به فرصتها و چالشها و دستاوردهایی که ممکن است پیش رویشان قرار بگیرد (احتمالات و آینده) میاندیشند.
حسی بودن:
برای افراد حسی، «واقعیت» ارزش و اعتباری فراوانی دارد. توجه به واقعیت و تامل درباره واقعیت دغدغه همیشگی آنهاست. از این رو، خیالورزی و توجه به اعتبارات در دنیای شخصی آنها جایی ندارد. افراد حسی در مواجهه با یک آگهی شغلی بیشتر از هرچیزی به مزایا، معایب، دستمزد، حقوق و اطلاعات اینچنینی (واقعیت) توجه میکنند.
قضاوتی بودن:
مدیریت تمام وجوه زندگی؛ این تمام چیزی است که افراد اهل قضاوت به آن توجه دارد. افراد قضاوتی علاقه دارند که همیشه برنامهریزیشده زندگی کنند و چیزی خارج از برنامهریزی و پیشبینی آنها رخ ندهد. آنها در هر مرحله از زندگی برای خودشان برنامههای بلندمدت و کوتاهمدتی دارند که تحت هر شرایطی به آنها پایبند هستند.
منطقی بودن:
همانطور که از عنوان این گونه شخصیت برمیآید، آنها کاملا منطبق با عقل و چهارچوبهای منطقی تصمیم میگیرند. احساسات در رفتار و عملکرد آنها تاثیری ندارد، و همیشه پیرو منطق خودشان هستند. آنها اهل تحلیل و تشریح هستند و احساسات را به کلی کنار میگذارند. عواقب هر چیزی برای آنها اهمیت بسیاری دارد.
احساسی بودن:
همانگونه که از عنوان این گونه شخصیت نیز برمیآید، افراد احساسی برای احساسات خودشان اعتبار زیادی قائل هستند. آنها در تصمیمگیریها و اقدامات، علاوه بر احساساتشان نظرات مردم را نیز مدنظر قرار میدهند. افراد احساسی عموما در پی تاییدطلبی از دیگران هستند و خواستار حمایت از جانب دیگراناند. این افراد طرفداران سفت و سخت «هرچه پیش آید خوش آید» هستند و لحظات زیادی از زندگیشان را صرف رسیدگی به دیگران، همدلی و توجه به افراد میکنند.
ادراکی بودن:
افراد ادراکی بهشدن شرایط منعطف را دوست دارند و توانایی این را هم دارند که بر هر شرایطی منطبق شوند. آنها اهل کشف، تجربه و زندگی درلحظه هستند. افراد ادراکی عموما آدمهای دقیقه نودی محسوب میشوند و این شرایط آنها را اذیت و مضطرب نمیکند. آنها قصد کنترل زندگی را ندارند و مدام در پی تجربه و فهم آن و لحظههای جاری هستند.
تست شخصیت شناسی MBTI جواب درست و غلط ندارد. این تست دارای گزارههایی است که باید آن را با توجه به خلقوخو و روحیات خودمان انتخاب کنیم. دستآخر براساس الگوهای هشتگانه شخصیت، ما میتوانیم در یکی از تقسیمبندیهای ۱۶ تایی قرار بگیریم که با حرف اختصاری مشخص میشود. برای مثال یکی ممکن است در نتیجه تست ISFP شناخته شود، و دیگری ESFP.