فهرست مطلب
در واقعیت، دانستن اینکه چگونه در محل کار قاطعتر باشید، بخش مهمی از پیشرفت است، هم از نظر خوب بودن در کار و هم از نردبان بالا رفتن.
در محل کار، ارتباط با افراد میتواند یک کار دشوار باشد. به عنوان مثال، ممکن است یک رئیس مشت محکم داشته باشید که از افزایش حقوق شما خودداری میکند، یا یک سرپرست سختگیر که شما را به عنوان یک کابینه بایگانی در حال حرکت میبیند. از طرف دیگر، ممکن است از اینکه ایدههایتان به طور معمول در دفتر هفتگی کنار گذاشته میشوند، خسته شده باشید. در هر صورت، برای پیشرفت در چنین محیط رقابتی، باید به طور مداوم یک ویژگی ضروری را هنگامی که هر روز از آن درها عبور میکنید نشان دهید: قاطعیت.
البته، همه نمیتوانند درگیر شوند. اگر طبیعتی دلپذیر دارید، احتمالاً فکر ناراحت کردن بالقوه کسی یا ایجاد آشفتگی آزاردهنده به نظر میرسد. در واقع قاطعیت، اگر به درستی انجام شود، نه تنها مردم به طور طبیعی به شما احترام بیشتری میگذارند، بلکه شما در نقش خود بسیار شادتر و مطمئنتر خواهید بود – که به این معنی است که مؤثرتر نیز خواهید بود.
اگرچه اجرای چنین تغییر ریشهای رویکرد میتواند زمان بر باشد، اما غیرممکن نیست: تغییر عادات و رفتارهای کوچک روزانه میتواند تأثیر و تأثیر بسیار بیشتری نسبت به آنچه در ابتدا تصور میکنید داشته باشد. بنابراین، ما چند نکته و تکنیک مفید را گردآوری کردهایم که میتوانید هر روز آنها را به کار بگیرید و توسعه دهید، به شما این امکان را میدهد که از خود دفاع کنید و در نهایت به رسمیت شناخته شوید که شایسته آن هستید.
اینها ۷ نکته کلیدی هستند که باید بدانید.
تفاوت بین «مطمئن» و «تهاجمی» را درک کنید
قبل از اینکه شروع به مطالبه کردن کنید و به همکاران خود بگویید چه چیزی چیست، مهم است که متوجه شوید که متخاصم و تهاجمی بودن مساوی با قاطعیت نیست. در واقع، مسلماً برعکس قطبی است.
گذشته از این واقعیت که فریاد زدن بر سر مردم یک تمرین تشویقی یا سازنده در محیط کار مدرن نیست، همچنین عدم آرامش و کنترل را برجسته می کند. به یاد داشته باشید: قاطعیت به معنای بی اعتبار کردن یا تحقیر دیگران نیست. این در مورد این است که به ایدهها و تواناییهای خود ایمان داشته باشید و این اعتماد به نفس را به راه درست نشان دهید.
از زبان صحیح استفاده کنید
تعاملات شما با همکاران و مافوقها در نحوه درک شما در محل کار بسیار تأثیرگذار است. بنابراین، ارتباط قاطعانه بخش مهمی از پر کردن این شکاف است.
همیشه با آنچه میگویید مستقیم و دقیق رفتار کنید. اگر “نیاز دارید” کاری انجام شود، پس بگویید که “نیازمند” انجام آن هستید. پرپیچ و خم نشوید یا «تعجب» نکنید که آیا همکارتان «وقت دارد» تا «احتمالاً» یک کار را انجام دهد. این بی ادبی نیست. در عوض، شما به سادگی شفاف هستید، یک تکنیک ارتباطی که به عنوان صحبت در سرفصلها شناخته میشود.
هنگام صحبت کردن نیز از استفاده از پرکنندهها مانند «اوم» خودداری کنید (اگر نیاز دارید، مهارتهای سخنرانی خود را در آینه در خانه تقویت کنید). نحوه برقراری ارتباط شفاهی شما در محل کار تأثیر بسزایی دارد، بنابراین مطمئن شوید که صدای شما شنیده میشود.
از زبان بدن صحیح استفاده کنید
البته ارتباط فقط کلامی نیست. حضور فیزیکی شما همچنین میتواند نقش مهمی در نحوه برخورد شما با دیگران داشته باشد، بنابراین اطمینان از اینکه به زبان بدن خود توجه می کنید نیز کلیدی است.
این به این معنا نیست که برای تسلط خود نیاز به دست دادن استخوان خردکننده دارید، اما به این معنی است که باید صاف بایستید، تماس چشمی را حفظ کنید و بله، دست دادن نسبتاً محکمی را انجام دهید. همه این اعمال اعتماد به نفس و صداقت را تراوش میکنند، و حتی اگر در درجه اول در سطح ناخودآگاه مؤثر باشند، ثابت شده است که کار میکنند. برای قاطعیت، لازم نیست هفت فوت قد داشته باشید. فقط باید احساس کنی که هستی
به توانایی و قضاوت خود اعتماد کنید
در حالی که همه چیز خوب و خوب به نظر میرسد و صدا بخش، شما نمیتوانید با فرافکنی به تنهایی. برای اینکه واقعاً قاطع باشید، باید واقعاً بدانید که در مورد چه چیزی صحبت می کنید.
اینجاست که خودباوری وارد میشود. میتوان به راحتی احساس کرد که در زمینه انتخابی خود متخصص نیستید، اما حقیقت این است که شما به اندازه کافی صاحب اختیار هستید که کارفرمایان خود را متقاعد کردهاید که شما را استخدام کنند. بنابراین، شما می دانید در مورد چه چیزی صحبت میکنید، حتی اگر در مورد تواناییهای خود شک دارید. اگر مطمئناً میدانید که آنچه میگویید درست است، گفتن آن با مقداری وزن و قدرت بسیار آسان تر است.
این در یک مفهوم عملی نیز صدق میکند. به عنوان مثال، اگر از دیر کار کردن خسته شدهاید و هیچ وقت به شما باز نمیگردد، دستورالعملهای استخدامی مربوطه، قراردادها و سیاستهای شرکت را مطالعه کنید تا بتوانید در شکایت خود به آنها مراجعه کنید. همیشه خود را با دانش لازم برای حمایت از آنچه میگویید مسلح کنید، در غیر این صورت استدلال شما هیچ تاثیری نخواهد داشت.
وقتی نیازی ندارید عذرخواهی را متوقف کنید
اگر اشتباه بزرگی در محل کارتان مرتکب میشوید، احتمالاً در برخی مواقع ایده خوبی است که خودتان را در اختیار بگیرید و بگویید «متاسفم». اما برای هر چیز دیگری، نیازی نیست مدام عذرخواهی کنید:
“ببخشید که دردناک است، اما آیا می توانید قهوه جوش را بعد از استفاده از آن تمیز کنید؟”
“متاسفم، اما من باید این تغییرات را در سند ایجاد کنید تا بتوانم آن را تمام کنم”.
“متاسفم، فرصتی برای نگاه کردن به آن یادداشتها پیدا نکردم، اما مجبور شدم این گزارش مهم را ثبت کنم. دیگر تکرار نخواهد شد. ”
نه تنها غیرضروری است – بالاخره شما فقط سعی میکنید کار خود را انجام دهید – بلکه یک پویایی ناسالم ایجاد میکند که به موجب آن شما دائماً مسئولیت چیزهایی را که اشتباه پیش رفتهاند میپذیرید. چه به صورت ناخودآگاه یا غیرمستقیم، این امر در درازمدت به شما منعکس خواهد شد و همچنین حس شایستگی و باور شما را از بین می برد که واقعاً در کار خود خوب هستید.
در صورت امکان، آمادگی خود را انجام دهید
اگر میدانید که قرار است یک مکالمه حساس با کسی داشته باشید – مثلاً در مورد افزایش حقوق یا زمانی که به کسی خبر بدی میدهید – پس بهتر است از قبل آمادهسازی کنید.
برای مثال، اگر میدانید که قرار است از شما سؤال خاصی پرسیده شود، یک پاسخ قوی و محکم در ذهن خود داشته باشید. به این ترتیب، وقتی از شما سؤال می شود، در تلاش برای جمع آوری یک پاسخ دستگیر نخواهید شد. در عوض، شما مستقیماً با یک پاسخ منطقی و منطقی باز خواهید گشت که به شما نشان میدهد دقیقاً درباره چه چیزی صحبت میکنید و بلافاصله شما را در موقعیتی از اعتبار قرار میدهد.
دیگر به آنچه دیگران فکر میکنند اهمیت ندهید
اگر چه شما نباید این توصیه را به معنای واقعی کلمه دنبال کنید ( به هر حال نمیخواهید یک طرد شده از دفتر باشید)، این شاید بزرگترین مانع برای قاطعیت در محل کار باشد. وقتی اینقدر بر دوست داشتنی شدن تاکید میکنید، ممکن است تمایلی به عبور از برخی خطوط نداشته باشید.
به عنوان مثال، بگویید که با همکار خود مارک در مورد بهترین راه برای نزدیک شدن به یک کار اختلاف نظر دارید. از آنجایی که نمیخواهید صحنهای بسازید و مارک مرد خوبی است، به او اجازه میدهید رهبری را در دست بگیرد، حتی اگر ایده شما ارزان تر و کارآمدتر باشد. نتیجه نهایی این است که شرکت زمان خود را از دست میدهد و شما در ارتقاء به مارک، که اتفاقاً فکر میکند که شما کمی هشیار هستید، از دست میدهید. پایان خوشی نیست.
از طرف دیگر، همانطور که میدانید حق با شماست زیرا قبلاً محاسبات را انجام دادهاید، مؤدبانه اما قاطعانه به این نکته اشاره میکنید که چرا ایده شما گزینه بهتری است. شما ممکن است چند پر را به هم زده باشید، اما شرکت در هزینهها صرفه جویی میکند. شما ارتقاء را دریافت میکنید روی موضع خود ایستادهاید و خوشحال است که با شما در پروژه همکاری میکند. قطعا نتیجه خیلی بهتری!
در مورد اینکه مردم چگونه شما را درک میکنند وسواس نداشته باشید یا نگران نباشید که مستقیم بودن ممکن است به کسی توهین کند. تا زمانی که محترم و مؤدب باشید، نیازی به صرف وقت برای آنچه دیگران ممکن است داشته باشند، ندارید.
آیا برای اثبات خود در محل کار تلاش میکنید؟ چه نکات دیگری به شما داده شده است؟ در بخش نظرات زیر به ما اطلاع دهید!